هیچ خشونتی علیه کودکان قابل توجیه نیست. هرگونه خشونت علیه کودکان قابل پیشگیری است.
اما مخرب ترین انواع خشونت اغلب از دید عموم پنهان می ماند. مجرمان تمام تلاش خود را می کنند تا اعمال خود را پنهان کنند و کودکان را – به ویژه آنهایی که توانایی گزارش دادن یا حتی درک تجربه خود را ندارند – در معرض قرار گرفتن بیشتر آسیب پذیر می کنند.
خشونت همه کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد. اما کودکانی که دارای معلولیت یا اچآیوی و ایدز هستند، آنهایی که از فقر شدید رنج میبرند، دختران و پسران تحت مراقبتهای سازمانی، و کودکانی که از خانوادههای خود جدا شدهاند یا در حال حرکت – به عنوان مهاجر، پناهنده یا پناهجو – با بیشترین خطر مواجه هستند. جهت گیری جنسی، هویت جنسیتی و تعلق به یک گروه اجتماعی یا قومی به حاشیه رانده شده نیز احتمال خشونت کودک را افزایش می دهد.
کودکان معمولاً خشونت را از دست افرادی که بیشتر به آنها اعتماد دارند، تجربه می کنند.
مهم نیست که کودک در معرض چه نوع خشونتی قرار می گیرد، تجربه او ممکن است منجر به عواقب جدی و مادام العمر شود. خشونت می تواند منجر به آسیب جسمی، عفونت های مقاربتی، اضطراب، افسردگی، افکار خودکشی، بارداری ناخواسته و حتی مرگ شود. شواهد همچنین نشان می دهد که استرس سمی مرتبط با خشونت در اوایل دوران کودکی می تواند به طور دائمی رشد مغز را مختل کند و به سایر قسمت های سیستم عصبی آسیب برساند.
اثرات رفتاری درازمدت بر روی کودکان شامل رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد، رفتار جنسی پرخطر و رفتار مجرمانه است.
با وجود این عواقب شدید جسمی و روانی، اکثریت قریب به اتفاق کودکان قربانی هرگز برای بهبودی به دنبال یا دریافت کمک نمیشوند. علاوه بر این، کودکانی که با خشونت بزرگ میشوند، به احتمال زیاد آن را بهعنوان بزرگسالان جوان و خود مراقبتکننده، بازسازی میکنند و نسل جدیدی از قربانیان را ایجاد میکنند.
حقایق کلیدی
- حدود 15 میلیون دختر نوجوان 15 تا 19 ساله در طول زندگی خود رابطه جنسی اجباری را تجربه کرده اند.
- حدود 10 درصد از کودکان جهان از نظر قانونی در برابر تنبیه بدنی محافظت نمی شوند.
- بیش از 1 نفر از هر 3 دانش آموز 13 تا 15 ساله در سراسر جهان قلدری را تجربه می کنند.
- تقریباً از هر 4 کودک زیر 5 سال 1 – حدود 176 میلیون – با مادری زندگی می کند که قربانی خشونت شریک جنسی شده است.
- تقریباً از هر 4 کودک 2 تا 4 ساله 3 – حدود 300 میلیون – به طور مرتب توسط مراقبان خود تحت تنبیه خشونت آمیز قرار می گیرند.
چگونه خشونت علیه کودکان بر توسعه پایدار تأثیر می گذارد؟
خشونت علیه کودکان به طور قابل توجهی توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع و ملت ها را تضعیف می کند. هزینههای اقتصادی جهانی ناشی از خشونت فیزیکی، روانی و جنسی علیه کودکان تا 7 تریلیون دلار تخمین زده میشود که تقریباً 8 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی در سال است.
افزایش هزینه های عمومی برای رفاه کودکان، آموزش های ویژه و خدمات پزشکی و روانی برای قربانیان بخشی از این هزینه ها است. قربانیانی که با اثرات روانی اجتماعی و فیزیکی خشونت کنار می آیند، برای مشارکت در زندگی عمومی و تحقق پتانسیل خود با موانعی روبرو هستند. خشونت، بهویژه در مدارس، توانایی کودکان برای یادگیری را تضعیف میکند و پیامدهایی برای آینده تحصیلی و شغلی آنها خواهد داشت که میتواند نسلها بگذرد.
محافظت از کودکان در برابر خشونت در مدرسه
هر کودکی حق دارد بدون ترس به مدرسه برود و یاد بگیرد.
هر کودکی حق دارد بدون ترس به مدرسه برود. وقتی مدارس آموزش باکیفیت، فراگیر و ایمن ارائه میکنند، کودکان میتوانند یاد بگیرند، روابط دوستانه برقرار کنند و مهارتهای حیاتی را که برای گذر از موقعیتهای اجتماعی نیاز دارند، به دست آورند. در بهترین شرایط، مدرسه کودکان را در مسیر آینده ای امیدوارکننده قرار می دهد.
اما برای بسیاری از دختران و پسران در سراسر جهان، مدرسه جایی است که خشونت را تجربه می کنند. قلدری، آزار و اذیت، آزار کلامی، سوء استفاده و بهره کشی جنسی، تنبیه بدنی و سایر اشکال تحقیر ممکن است به دست همسالان، معلمان یا حتی مقامات مدرسه رخ دهد. بسیاری از کودکان نیز خشونت مدرسه را تجربه می کنند که با فرهنگ باند، سلاح و جنگ همراه است.
دور از پناهگاهی برای یادگیری و اجتماع، مدرسه میتواند مکانی برای قلدری، آزار جنسی، تنبیه بدنی، آزار کلامی و سایر اشکال خشونت باشد.
خشونت در مدارس می تواند اثرات جدی بر سلامت روانی و جسمی کودکان داشته باشد.
کودکانی که در معرض خشونت قرار میگیرند ممکن است آسیب فیزیکی، عفونتهای مقاربتی، افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و افکار خودکشی را تجربه کنند. آنها همچنین ممکن است شروع به نشان دادن رفتارهای پرخطر، تهاجمی و ضد اجتماعی کنند. کودکانی که در اطراف خشونت بزرگ می شوند، شانس بیشتری برای تکرار آن برای نسل جدیدی از قربانیان دارند.
در شدیدترین حالت، خشونت در مدارس و اطراف آن می تواند مرگبار باشد. برای ده ها میلیون کودک و نوجوانی که در مناطق متاثر از درگیری زندگی می کنند، مدرسه اغلب به خط مقدم تبدیل می شود.
علاوه بر این، خشونت در مدرسه می تواند باعث کاهش حضور در مدرسه، کاهش عملکرد تحصیلی و افزایش نرخ ترک تحصیل شود. این عواقب مخربی برای موفقیت و سعادت کودکان، خانواده های آنها و کل جوامع دارد.
حقایق کلیدی
- در سطح جهان، نیمی از دانش آموزان 13 تا 15 ساله – حدود 150 میلیون – گزارش می دهند که خشونت همسالان را در مدرسه و اطراف آن تجربه کرده اند.
- از هر 3 دانش آموز 13 تا 15 ساله بیش از 1 نفر قلدری را تجربه می کنند و تقریباً به همین نسبت در دعواهای فیزیکی شرکت می کنند.
- حدود 720 میلیون کودک در سن مدرسه در کشورهایی زندگی می کنند که در آنها قانون به طور کامل از تنبیه بدنی در مدرسه محافظت نمی کند.
- بین سالهای 2005 و 2020، سازمان ملل بیش از 13900 مورد حمله را تأیید کرد، از جمله حملات مستقیم یا حملاتی که در آنها تمایز کافی بین اهداف نظامی و غیرنظامی، بر تأسیسات آموزشی و پزشکی و افراد حفاظتشده، از جمله دانشآموزان و کودکان بستری در بیمارستان وجود ندارد. پرسنل بهداشت و مدرسه
محافظت از کودکان آنلاین
هر کودکی باید از خشونت، استثمار و سوء استفاده در اینترنت محافظت شود.

کودکان بیش از هر زمان دیگری زمان خود را در اینترنت سپری می کنند. و زودتر به آنجا می رسند. در سرتاسر دنیا هر نیم ثانیه یک کودک برای اولین بار آنلاین می شود.
بزرگ شدن آنلاین فرصت های نامحدودی را ارائه می دهد. کودکان از طریق کامپیوتر، گوشی های هوشمند، کنسول های بازی و تلویزیون، شبکه های اجتماعی خود را یاد می گیرند، تصور می کنند و توسعه می دهند. وقتی اینترنت به روش درست استفاده شود – و در دسترس همگان باشد – این پتانسیل را دارد که افق ها را گسترش دهد و خلاقیت را در سراسر جهان شعله ور کند.
اما با این فرصت ها، خطرات جدی به وجود می آید.
آزار و اذیت سایبری و سایر اشکال خشونت همتا به همتا می تواند جوانان را هر بار که وارد رسانه های اجتماعی یا پلتفرم های پیام فوری می شوند تحت تأثیر قرار دهد. هنگام گشت و گذار در اینترنت، کودکان ممکن است در معرض سخنان نفرت انگیز و محتوای خشونت آمیز قرار گیرند – از جمله پیام هایی که باعث تحریک به خودآزاری و حتی خودکشی می شود.
هنگامی که شرکت های فناوری برای جمع آوری داده ها برای اهداف بازاریابی، حریم خصوصی آنها را نقض می کنند، کودکان نیز ممکن است در معرض خطر قرار گیرند. بازاریابی هدفمند کودک از طریق برنامه ها – و زمان بیش از حد صفحه نمایش که اغلب منجر به آن می شود – می تواند رشد سالم کودک را به خطر بیندازد.
بیش از یک سوم از جوانان در 30 کشور گزارش می دهند که مورد آزار و اذیت سایبری قرار گرفته اند و از هر 5 نفر 1 نفر به دلیل آن مدرسه را ترک می کند.
هشدار دهنده ترین تهدید استثمار و سوء استفاده جنسی آنلاین است. تماس با قربانیان احتمالی خود، اشتراک گذاری تصاویر و تشویق دیگران به ارتکاب جرم برای مجرمان جنسی کودک هرگز آسان تر نبوده است. کودکان ممکن است از طریق تولید، توزیع و مصرف مواد آزار جنسی قربانی شوند، یا ممکن است برای استثمار جنسی مورد آزار و اذیت قرار گیرند و سوء استفادهکنندگان سعی میکنند شخصاً با آنها ملاقات کنند یا آنها را برای محتوای صریح تشویق کنند.
در دنیای دیجیتال، هر شخصی از هر مکانی میتواند محتوای استثمار جنسی ایجاد و ذخیره کند. مجرمان جنسی کودکان حتی ممکن است آزار جنسی را از خانه هایشان به صورت زنده پخش کنند و آزار کودکان را به صورت درخواستی به دوردست هدایت کنند.
حدود 80 درصد از کودکان در 25 کشور گزارش می دهند که در معرض خطر سوء استفاده جنسی یا استثمار آنلاین هستند.
از آنجایی که کودکان از پلتفرمهای دیجیتال بیشتری استقبال میکنند، آنها نیز ممکن است تصاویر جنسی صریح را خود تولید کنند. و اگرچه این تصاویر ممکن است برای یک رابطه مناسب با سن در نظر گرفته شوند، اما می توانند بدون رضایت به طور گسترده به اشتراک گذاشته شوند. گاهی اوقات، بزرگسالان قابل اعتماد از کودکان درخواست می کنند تا تصاویر را به اشتراک بگذارند. برای یک کودک قربانی، این ممکن است منجر به انزوای اجتماعی، مسائل مربوط به سلامت روان، سوء مصرف مواد، خودآزاری یا خودکشی و همچنین افزایش احتمال بروز رفتارهای توهین آمیز خود در بزرگسالی شود.
خشونت جنسی علیه کودکان
خشونت جنسی هیچ حد و مرزی نمی شناسد. در هر کشوری، در تمام بخشهای جامعه رخ میدهد.
سالانه میلیون ها دختر و پسر در سراسر جهان با سوء استفاده و استثمار جنسی مواجه می شوند. خشونت جنسی در همه جا رخ می دهد – در هر کشور و در تمام بخش های جامعه. یک کودک ممکن است در خانه، مدرسه یا جامعه خود مورد آزار جنسی یا استثمار قرار گیرد. استفاده گسترده از فناوری های دیجیتال نیز می تواند کودکان را در معرض خطر قرار دهد.
اغلب آزار و اذیت به دست کسی که کودک می شناسد و به او اعتماد دارد، رخ می دهد.
حداقل 120 میلیون دختر زیر 20 سال – تقریباً 1 در 10 – مجبور به برقراری رابطه جنسی یا انجام سایر اعمال جنسی شده اند، اگرچه رقم واقعی احتمالاً بسیار بیشتر است. تقریباً 90 درصد از دختران نوجوانی که رابطه جنسی اجباری را گزارش میکنند میگویند که اولین مرتکب آنها کسی بود که میشناختند، معمولاً دوست پسر یا شوهر.
اما بسیاری از قربانیان خشونت جنسی، از جمله میلیون ها پسر، هرگز به کسی نمی گویند.
از هر 10 دختر زیر 20 سال 1 نفر مجبور به برقراری رابطه جنسی یا سایر اعمال جنسی شده است.
اگرچه خشونت جنسی در همه جا رخ می دهد، اما خطرات در شرایط اضطراری افزایش می یابد. در طول درگیریهای مسلحانه، بلایای طبیعی و سایر موارد اضطراری بشردوستانه ، زنان و کودکان بهویژه در معرض خشونت جنسی – از جمله خشونت جنسی مرتبط با درگیری، خشونت شریک جنسی صمیمی و قاچاق برای بهرهکشی جنسی – و همچنین سایر اشکال خشونت مبتنی بر جنسیت هستند .
خشونت جنسی منجر به آسیب های شدید جسمی، روانی و اجتماعی می شود. قربانیان افزایش خطر ابتلا به HIV و سایر عفونت های مقاربتی، درد، بیماری، بارداری ناخواسته، انزوای اجتماعی و آسیب های روانی را تجربه می کنند. برخی از قربانیان ممکن است برای مقابله با تروما به رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد متوسل شوند. و با رسیدن کودکان قربانی به بزرگسالی، خشونت جنسی می تواند توانایی آنها را برای مراقبت از خود و دیگران کاهش دهد.
در حالی که خشونت جنسی اساساً یک جنایت قدرت است، اما به طور فزاینده ای با انگیزه های اقتصادی هدایت می شود. اینترنت بازار جهانی رو به رشدی را برای تولید، توزیع و مصرف مواد سوء استفاده جنسی از کودکان مانند عکس ها و فیلم ها باز کرده است. وقتی آنلاین هستند، کودکان ممکن است در معرض اجبار جنسی و سوء استفاده جنسی از طریق تماس توسط مجرمانی قرار بگیرند که سعی در اخاذی از آنها برای محتوا و منافع مالی دارند.
هنجارهای مضری که خشونت جنسی را تداوم می بخشد، خسارت سنگینی بر خانواده ها و جوامع نیز وارد می کند. اکثر کودکانی که با آزار جنسی مواجه می شوند انواع دیگری از خشونت را تجربه می کنند. و همانطور که سوء استفاده و استثمار ریشه دوانده است، پیشرفت به سمت توسعه و صلح می تواند متوقف شود – با پیامدهایی برای کل جوامع.
حقایق کلیدی
- خشونت علیه کودکان شامل همه اشکال خشونت علیه افراد زیر 18 سال است، خواه توسط والدین یا سایر مراقبان، همسالان، شرکای عاشقانه یا غریبه ها انجام شود.
- در سطح جهان تخمین زده می شود که در سال گذشته بیش از 1 میلیارد کودک 2 تا 17 ساله خشونت فیزیکی، جنسی یا عاطفی یا بی توجهی را تجربه کرده اند (1).
- تجربه خشونت در دوران کودکی بر سلامت و رفاه مادام العمر تأثیر می گذارد.
- هدف 16.2 دستور کار 2030 برای توسعه پایدار “پایان دادن به سوء استفاده، بهره کشی، قاچاق و همه اشکال خشونت علیه و شکنجه کودکان” است.
- شواهد از سراسر جهان نشان می دهد که می توان از خشونت علیه کودکان جلوگیری کرد.
انواع خشونت علیه کودکان
بیشتر خشونت علیه کودکان شامل حداقل یکی از شش نوع اصلی خشونت بین فردی است که در مراحل مختلف رشد کودک رخ می دهد.
- بدرفتاری (از جمله مجازات خشونت آمیز) شامل خشونت فیزیکی، جنسی و روانی/عاطفی است. و بیتوجهی به نوزادان، کودکان و نوجوانان توسط والدین، مراقبان و دیگر شخصیتهای معتبر، اغلب در خانه، بلکه در محیطهایی مانند مدارس و پرورشگاهها.
- قلدری (از جمله قلدری سایبری) یک رفتار پرخاشگرانه ناخواسته توسط یک کودک دیگر یا گروهی از کودکان است که نه خواهر و برادر هستند و نه در رابطه عاشقانه با قربانی هستند. این شامل آسیب های جسمی، روانی یا اجتماعی مکرر است و اغلب در مدارس و سایر مکان هایی که کودکان در آن جمع می شوند و به صورت آنلاین اتفاق می افتد.
- خشونت جوانان در میان کودکان و بزرگسالان جوان بین 10 تا 29 سال متمرکز است، اغلب در محیط های اجتماعی بین آشنایان و غریبه ها رخ می دهد، شامل قلدری و حمله فیزیکی با یا بدون سلاح (مانند اسلحه و چاقو) است و ممکن است شامل خشونت گروهی باشد.
- خشونت شریک صمیمی (یا خشونت خانگی) شامل خشونت فیزیکی، جنسی و عاطفی توسط یک شریک صمیمی یا شریک قبلی است. اگرچه مردان نیز می توانند قربانی شوند، خشونت شریک صمیمی به طور نامتناسبی بر زنان تأثیر می گذارد. معمولاً در مورد دختران در ازدواج های کودکان و ازدواج های زودهنگام/اجباری رخ می دهد. در میان نوجوانان درگیر عاشقانه اما مجرد، گاهی اوقات به آن “خشونت قرار ملاقات” می گویند.
- خشونت جنسی شامل تماس جنسی بدون رضایت کامل یا تلاش شده و اعمال ماهیت جنسی بدون تماس (مانند فضول یا آزار جنسی) است. اعمال قاچاق جنسی علیه کسی که قادر به رضایت یا امتناع نیست. و بهره برداری آنلاین
- خشونت عاطفی یا روانی شامل محدود کردن حرکات کودک، تحقیر، تمسخر، تهدید و ارعاب، تبعیض، طرد و سایر اشکال غیر فیزیکی رفتار خصمانه است.
هنگامی که علیه دختران یا پسران به دلیل جنسیت بیولوژیکی یا هویت جنسی آنها انجام شود، هر یک از این انواع خشونت می تواند خشونت مبتنی بر جنسیت را نیز ایجاد کند.
تاثیر خشونت
خشونت علیه کودکان تأثیرات مادام العمری بر سلامت و رفاه کودکان، خانواده ها، جوامع و ملت ها دارد. خشونت علیه کودکان می تواند:
- منجر به مرگ می شود. قتل، که اغلب شامل سلاح هایی مانند چاقو و اسلحه گرم است، یکی از چهار علت اصلی مرگ در نوجوانان است و پسران بیش از 80 درصد قربانیان و مجرمان را تشکیل می دهند.
- منجر به صدمات شدید شود. به ازای هر قتل، صدها قربانی عمدتاً مرد خشونت جوانان وجود دارد که به دلیل درگیری فیزیکی و ضرب و شتم جراحات میشوند.
- اختلال در رشد مغز و سیستم عصبی. قرار گرفتن در معرض خشونت در سنین پایین می تواند رشد مغز را مختل کند و به سایر قسمت های سیستم عصبی و همچنین سیستم غدد درون ریز، گردش خون، اسکلتی- عضلانی، تولیدمثلی، تنفسی و ایمنی آسیب برساند و عواقب مادام العمر داشته باشد. به این ترتیب، خشونت علیه کودکان می تواند بر رشد شناختی تأثیر منفی بگذارد و منجر به افت تحصیلی و شغلی شود.
- منجر به رفتارهای مقابله ای منفی و مخاطره آمیز سلامتی می شود. کودکانی که در معرض خشونت و سایر ناملایمات قرار می گیرند به طور قابل ملاحظه ای بیشتر احتمال دارد که سیگار بکشند، از الکل و مواد مخدر سوء استفاده کنند و رفتارهای جنسی پرخطر داشته باشند. آنها همچنین دارای میزان بالاتری از اضطراب، افسردگی، سایر مشکلات سلامت روان و خودکشی هستند.
- منجر به بارداری ناخواسته ، سقط جنین القایی، مشکلات زنان و زایمان و عفونت های مقاربتی از جمله HIV شود.
- با بزرگتر شدن کودکان در ایجاد طیف گسترده ای از بیماری های غیر واگیر کمک کنید. افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، سرطان، دیابت و سایر شرایط سلامتی تا حد زیادی به دلیل مقابله منفی و رفتارهای مخاطرهآمیز سلامتی مرتبط با خشونت است.
- تاثیر فرصت ها و نسل های آینده. کودکانی که در معرض خشونت و سایر ناملایمات قرار میگیرند بیشتر احتمال دارد که مدرسه را ترک کنند، در یافتن و حفظ شغل مشکل دارند و در معرض خطر بیشتری برای قربانی شدن و/یا ارتکاب خشونت بینفردی و خودگردان قرار دارند، که از طریق آن خشونت علیه کودکان میتواند روی نسل بعدی تاثیر بگذارد.
عوامل خطر
خشونت علیه کودکان یک مشکل چندوجهی است که علل آن در سطوح فردی، روابط نزدیک، اجتماعی و اجتماعی است. عوامل خطر مهم عبارتند از:
سطح فردی:
- جنبه های بیولوژیکی و شخصی مانند جنس و سن
- سطوح تحصیلی پایین تر
- درآمد کم
- داشتن معلولیت یا مشکلات سلامت روان
- شناسایی به عنوان لزبین، همجنس گرا، دوجنس گرا یا تراجنسیتی
- استفاده مضر از الکل و مواد مخدر
- سابقه مواجهه با خشونت
سطح روابط نزدیک:
- فقدان پیوند عاطفی بین فرزندان و والدین یا مراقبان
- شیوه های بد والدینی
- اختلال در عملکرد خانواده و جدایی
- ارتباط با همسالان بزهکار
- شاهد خشونت بین والدین یا مراقبین
- ازدواج زودهنگام یا اجباری
سطح جامعه:
- فقر
- تراکم جمعیت بالا
- انسجام اجتماعی پایین و جمعیت گذرا
- دسترسی آسان به الکل و سلاح گرم
- غلظت بالای باندها و خرید و فروش غیرقانونی مواد مخدر.
سطح جامعه:
- هنجارهای اجتماعی و جنسیتی که فضایی را ایجاد می کند که در آن خشونت عادی می شود
- سیاست های بهداشتی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی که نابرابری های اقتصادی، جنسیتی و اجتماعی را حفظ می کند
- عدم وجود یا عدم حمایت اجتماعی کافی
- موقعیت های پس از جنگ یا بلایای طبیعی
- تنظیماتی با حکمرانی ضعیف و اجرای قانون ضعیف.
پیشگیری و واکنش
می توان از خشونت علیه کودکان جلوگیری کرد. پیشگیری و پاسخ به خشونت علیه کودکان مستلزم این است که تلاش ها به طور سیستماتیک به عوامل خطر و محافظت در هر چهار سطح خطر مرتبط (فرد، رابطه، جامعه، جامعه) رسیدگی شود.
تحت رهبری سازمان جهانی بهداشت، گروهی متشکل از 10 آژانس بین المللی یک بسته فنی مبتنی بر شواهد به نام INSPIRE: هفت استراتژی برای پایان دادن به خشونت علیه کودکان را توسعه داده و تأیید کرده اند . هدف این بسته کمک به کشورها و جوامع برای دستیابی به هدف SDG 16.2 برای پایان دادن به خشونت علیه کودکان است. هر حرف از کلمه INSPIRE مخفف یکی از راهبردها است و نشان داده شده است که اکثر آنها دارای اثرات پیشگیرانه در چندین نوع مختلف خشونت و همچنین مزایایی در زمینه هایی مانند سلامت روان، آموزش و کاهش جرم هستند.
- INSPIRE: هفت راهبرد برای پایان دادن به خشونت علیه کودکان
این هفت استراتژی عبارتند از:
- من اجرای و اجرای قوانین (به عنوان مثال، ممنوعیت انضباط خشونت آمیز و محدود کردن دسترسی به الکل و سلاح گرم).
- هنجارها و ارزش ها تغییر می کند (برای مثال، تغییر هنجارهایی که سوء استفاده جنسی از دختران یا رفتار پرخاشگرانه در بین پسران را تایید می کند).
- محیط های امن (مانند شناسایی “نقاط داغ” محله برای خشونت و سپس رسیدگی به علل محلی از طریق پلیس مشکل گرا و مداخلات دیگر).
- حمایت از والدین و مراقبین (به عنوان مثال، ارائه آموزش والدین به والدین جوان و اولین بار).
- من و تقویت اقتصادی (مانند تامین مالی خرد و آموزش برابری جنسیتی)؛
- ارائه خدمات پاسخگویی (به عنوان مثال، اطمینان از اینکه کودکانی که در معرض خشونت قرار می گیرند می توانند به مراقبت های اضطراری موثر دسترسی داشته باشند و حمایت روانی اجتماعی مناسبی دریافت کنند). و
- آموزش و مهارت های زندگی (مانند اطمینان از حضور کودکان در مدرسه و ارائه آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی).
پاسخ WHO
قطعنامه مجمع جهانی بهداشت در ماه مه 2016 اولین برنامه اقدام جهانی WHO را در مورد تقویت نقش سیستم بهداشتی در یک واکنش چند بخشی ملی برای رسیدگی به خشونت بین فردی، به ویژه علیه زنان و دختران، و علیه کودکان تأیید کرد.
طبق این طرح، WHO با همکاری کشورهای عضو و سایر شرکا متعهد به موارد زیر است:
- نظارت بر بزرگی و ویژگیهای جهانی خشونت علیه کودکان و حمایت از تلاشهای کشور برای ثبت و اندازهگیری این خشونتها.
- حفظ یک سیستم اطلاعات الکترونیکی که داده های علمی را در مورد بار، عوامل خطر و پیامدهای خشونت علیه کودکان و شواهد قابل پیشگیری از آن خلاصه می کند.
- تدوین و انتشار اسناد، هنجارها و استانداردهای فنی مبتنی بر شواهد برای پیشگیری و واکنش به خشونت علیه کودکان.
- انتشار منظم گزارش های وضعیت جهانی در مورد تلاش های کشور برای رسیدگی به خشونت علیه کودکان از طریق سیاست ها و برنامه های اقدام ملی، قوانین، برنامه های پیشگیری و خدمات واکنش.
- حمایت از کشورها و شرکا در اجرای راهبردهای پیشگیری و واکنش مبتنی بر شواهد، مانند راهبردهای موجود در INSPIRE: هفت استراتژی برای پایان دادن به خشونت علیه کودکان .
- همکاری با آژانسها و سازمانهای بینالمللی برای کاهش و حذف خشونت علیه کودکان در سطح جهان، از طریق طرحهایی مانند مشارکت جهانی برای پایان دادن به خشونت علیه کودکان، با هم برای دختران و اتحاد پیشگیری از خشونت.
منابع
(1) شیوع جهانی خشونت در سال گذشته علیه کودکان: یک بررسی سیستماتیک و حداقل برآوردها. Hillis S، Mercy J، Amobi A، Kress H. Pediatrics 2016; 137 (3): e20154079.