برای نظارت بهتر، پیشگیری و پایان دادن به این حملات، شورای امنیت سازمان ملل متحد شش مورد تخلف شدید علیه کودکان در زمان جنگ را شناسایی و محکوم کرده است : قتل و معلول کردن کودکان. استخدام یا استفاده از کودکان در نیروهای مسلح و گروه های مسلح؛ حملات به مدارس یا بیمارستان ها؛ تجاوز جنسی یا سایر خشونت های شدید جنسی؛ ربودن کودکان؛ و محرومیت از دسترسی بشردوستانه برای کودکان.
نیروهای مسلح و گروه های مسلح بر اساس قوانین بشردوستانه بین المللی ملزم به اتخاذ تدابیری برای محافظت از غیرنظامیان از جمله کودکان هستند که به ویژه در زمان جنگ آسیب پذیر هستند.

1. کشتن و معلول کردن کودکان
کشتن و معلول کردن کودکان می تواند در نتیجه هدف گیری مستقیم یا اقدامات غیرمستقیم از جمله شکنجه باشد. کشتار و معلول کردن می تواند از طریق تیراندازی متقابل، مین های زمینی، مهمات خوشه ای، بمب های دست ساز یا سایر مواد منفجره بی رویه یا حتی در چارچوب عملیات نظامی، تخریب خانه ها، کمپین های جستجو و دستگیری، یا حملات انتحاری رخ دهد.
به عنوان مثال، استفاده از سلاح های انفجاری – به ویژه در مناطق پرجمعیت – همچنان تأثیر مخربی بر کودکان دارد. تنها در سال 2020، سلاح های انفجاری و بقایای مواد منفجره جنگ مسئول حداقل 47 درصد از کل تلفات کودکان بوده است. بین سالهای 2005 تا 2020، بیش از 104100 کودک در موقعیتهای درگیری مسلحانه کشته یا معلول شدهاند که بیش از دو سوم از این تعداد از سال 2014 تأیید شده است.یونیسف/UN0202141/غنیدو کودک که توسط یک گروه مسلح در مراسمی برای کودکان آزاد شده در یامبیو، سودان جنوبی به خدمت گرفته شدهاند.
2. استخدام یا استفاده از کودکان در نیروهای مسلح و گروه های مسلح
استخدام یا استفاده از کودکان در نیروهای مسلح و گروه های مسلح به خدمت اجباری، اجباری یا داوطلبانه یا به خدمت گرفتن کودکان در هر نوع نیروی مسلح یا گروه مسلح اطلاق می شود. کودکان همچنان توسط طرفین درگیر با نرخ هشدار دهنده ای به خدمت گرفته می شوند و مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از پسران و دختران توسط نیروهای مسلح یا گروه های مسلح می تواند به هر عنوانی باشد، از جمله به عنوان جنگجو، آشپز، باربر، پیام رسان و جاسوس، یا زمانی که آنها در معرض استثمار جنسی قرار می گیرند.
بین سالهای 2005 تا 2020، بیش از 93000 کودک بهعنوان عضوگیری و استفاده از سوی طرفهای درگیر تأیید شدند، اگرچه تعداد واقعی موارد بسیار بیشتر از این تعداد است. گروههای ویژه نظارت و گزارشدهی سازمان ملل متحد، یا مشابه آن، استخدام و استفاده از حداقل 1000 کودک را در حداقل 15 کشور مختلف در این مدت تأیید کردند. یونیسف/UN0300571/فیلیپوفدختری هنگام کلاس در مدرسه ای در شرق اوکراین به بالا نگاه می کند.

3. حمله به مدارس یا بیمارستان ها
حملات به مدارس یا بیمارستان ها شامل هدف قرار دادن مدارس یا تأسیسات پزشکی است که باعث تخریب کلی یا جزئی چنین تأسیساتی می شود. مدارس و بیمارستان ها باید فضاهایی محافظت شده باشند که در آن کودکان حتی در مواقع درگیری ایمن باشند، با این حال حملات مداوم به چنین تأسیساتی بر تأثیر فاجعه بار درگیری های مسلحانه بر حقوق کودکان، از جمله حقوق آموزش و سلامت تأکید کرده است.
بین سالهای 2005 و 2020، سازمان ملل بیش از 13900 مورد حمله را تأیید کرد، از جمله حملات مستقیم یا حملاتی که در آنها تمایز کافی بین اهداف نظامی و غیرنظامی، بر تأسیسات آموزشی و پزشکی و افراد حفاظتشده، از جمله دانشآموزان و کودکان بستری در بیمارستان وجود ندارد. پرسنل بهداشت و مدرسه
این حملات نه تنها زندگی کودکان را به خطر می اندازد، بلکه یادگیری آنها را مختل می کند و دسترسی آنها به کمک های پزشکی را محدود می کند، که می تواند تأثیری مادام العمر بر تحصیل، فرصت های اقتصادی و سلامت کلی آنها داشته باشد. یونیسف/کوکیچدختری در نیجریه دست خود را به مش سیم پنجره فشار می دهد.

4. تجاوز جنسی یا سایر خشونت های شدید جنسی
تجاوز جنسی یا سایر خشونتهای شدید جنسی شامل اعمال تجاوز جنسی، سایر خشونتهای جنسی، بردگی جنسی و/یا قاچاق، فحشا اجباری، ازدواج یا بارداری اجباری، عقیمسازی اجباری، یا بهرهکشی جنسی و/یا سوء استفاده از کودکان است. در برخی موارد، خشونت جنسی برای تحقیر عمدی یک جمعیت یا مجبور کردن مردم به ترک خانههایشان استفاده میشود.
بین سالهای 2005 تا 2020، طرفهای درگیری به تجاوز جنسی، ازدواج اجباری، استثمار جنسی و سایر اشکال شدید خشونت جنسی علیه حداقل 14200 کودک پرداختند. با این حال، انگ گسترده در مورد تجاوز جنسی و خشونت جنسی به این معنی است که این موضوع به ویژه کمتر گزارش شده است که بر کودکان درگیر درگیری تأثیر می گذارد. خشونت جنسی به طور نامتناسبی بر دخترانی تأثیر می گذارد که در 97 درصد موارد از سال 2016 تا 2020 قربانی شده اند.یونیسف/UN0202117/ریچپسری که توسط یک گروه مسلح ربوده شده بود، پس از آزادی از پنجره یک مرکز مراقبت از کودکان تحت حمایت یونیسف در سودان جنوبی به بیرون نگاه می کند.
5. ربودن کودکان
ربودن کودکان به حذف، توقیف، دستگیری، دستگیری یا ناپدید شدن اجباری کودک به طور موقت یا دائم اشاره دارد. آدم ربایی خواه یک عمل خشونت آمیز عمدی یا تلافی جویانه، ایجاد ترس در بین مردم، یا به خدمت گرفتن اجباری و/یا آزار جنسی کودکان باشد، آدم ربایی یکی از فراگیرترین تخلفاتی است که در شرایط درگیری مسلحانه علیه کودکان انجام می شود.
بین سالهای 2005 تا 2020، حداقل 25700 کودک توسط طرفهای درگیر ربوده شده بودند. پسران سه چهارم موارد تایید شده کودکان ربوده شده را تشکیل می دهند. با این حال، دختران همچنان در معرض خطر ربوده شدن، از جمله به منظور خشونت و استثمار جنسی هستند. در بسیاری از موارد، کودکانی که ربوده میشوند قربانی سایر تخلفات شدید مانند قتل، معلولیت، خشونت جنسی یا استخدام در گروههای مسلح هستند. آنها همچنین ممکن است گروگان گرفته یا خودسرانه بازداشت شوند. یونیسف/UNI200697/فیلیپوفتصویر مهمات منفجر نشده در حومه دونتسک در شرق اوکراین است.
6. محرومیت از دسترسی بشردوستانه برای کودکان
ممانعت از دسترسی به کمک های بشردوستانه برای کودکان شامل محرومیت یا ممانعت عمدی از کمک های بشردوستانه ضروری برای بقای کودکان توسط طرف های درگیر است، از جمله مانع تراشی عمدی در توانایی افراد بشردوستانه یا سایر بازیگران مرتبط برای دسترسی و کمک به کودکان آسیب دیده در موقعیت های درگیری مسلحانه.
سازمان ملل حداقل 14900 مورد منع دسترسی بشردوستانه برای کودکان را بین سالهای 2005 تا 2020 راستیآزمایی کرد که هشتاد درصد از این موارد تأیید شده بین سالهای 2016 تا 2020 رخ دادهاند که بر تلاشهای بیشتر برای مستندسازی و راستیآزمایی این حوادث تأکید میکند. طرفهای متخاصم اغلب از دسترسی فعالان بشردوستانه به افراد نیازمند محروم میشوند یا از رسیدن کمکها به مردم غیرنظامی جلوگیری میکنند. غیرنظامیان همچنین هنگامی که کارکنان بشردوستانه هدف قرار می گیرند و به عنوان تهدید با آنها برخورد می کنند، از کمک محروم می شوند.
بین سالهای 2005 تا 2020، بیش از 266000 تخلف جدی علیه کودکان تأیید شد که توسط طرفهای درگیر در بیش از 30 موقعیت درگیری در سراسر آفریقا، آسیا، خاورمیانه و آمریکای لاتین انجام شد. تعداد واقعی بدون شک بسیار بیشتر است زیرا محدودیت های دسترسی و امنیتی، و همچنین شرم، درد و ترسی که بازماندگان از آن رنج می برند، اغلب گزارش، مستندسازی و راستی آزمایی این تخلفات را مختل می کند.