اندوه و غم را تمام مردم جهان تجربه می کنند. در مقطعی از زندگی هر فردی حداقل یک بار با غم و اندوه مواجه می شود. ممکن است به دلیل مرگ یکی از عزیزان همچون مرگ همسر، از دست دادن شغل، پایان یک رابطه یا هر تغییر دیگری باشد که زندگی را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
بهبود پس از فوت همسر
یکی از دردناک ترین رویدادهایی که می تواند در زندگی هر شخص متاهلی رخ دهد، مرگ همسر است. مهم نیست شخصی همسر خود را ناگهانی از دست بدهد یا اینکه بعد از مدتی دسته و پنجه نرم کردن با بیماری؛ این مساله می تواند آن قدر عمیق و دردناک باشد که زندگی روزمره فرد را مختل کند. گاهی این فقدان به قدری عیق است که افراد مطمئن نیستند که می توانند با این آن کنار بیایند و از این بحران زنده بیرون بیایند.
در این مقاله قصد داریم 8 راه کار به شما پیشنهاد کنیم که می تواند در پشت سر گذاشتن این بحران سوگ همسر به شما کمک کند.
به خود اجازه سوگواری کردن بدهید.
شریک زندگی شما فوت کرده است، کاملا طبیعی است که احساس گیجی می کنید و هیچ اشکالی ندارد. شما بخشی از زندگی و حتی بخشی از خود را از دست داده اید و لحظات سختی را سپری می کنید و نیاز به سوگواری کردن دارید. سوگواری به معنی بیان واضح افکار و احساسات است و بخش ضروری و مهمی از روند بهبودی شما می باشد.

به روش خودتان سوگواری کنید.
تجربه شما در مواجهه با مرگ و هر نوع فقدانی، تحت تاثیر عوامل دیگری مثل به حمایت عاطفی، فرهنگ و اعتقادات شما است، در نتیجه چیزی که شما احساس می کنید با فرد دیگر متفاوت است. لذا می توانید از یک مشاوره کمک بگیرید.
مرکزمشاوره ستاره ایرانیان
تجربه خود را با دیگران مقایسه نکنید و به خود اجازه دهید تا آنگونه که می خواهید سوگواری کنید.
افکار و احساسات خود را بیان کنید.
بهبودی زمانی آغاز می شود که شما موفق شوید غم و اندوه خود را با دیگران در میان بگذارید. لازم است به خود این فرصت و اجازه را بدهید تا در مورد مرگ، احساس فقدان و تنهایی و اندوه خود با دیگران صحبت کنید.
اجازه ندهید در احساساتتان غرق شوید.
تجربه هر مرگی بر روی مغز، قلب و روح شما تأثیر می گذارد و شما می توانید احساسات مختلف و گیجی را همزمان تجربه کنید؛ سردرگمی، ترس، گناه، خشم، تنهایی تعدادی از احساساتی هستند که ممکن است تجربه کنید. این احساسات طبیعی هستند، لازم نیست آن ها را سرکوب کنید یا از آن ها فرار کنید به خودتان اجازه دهید تا این احساسات را تجربه کرده و آن را لمس کنید، اما فراموش نکنید که نباید در آن غرق شوید.
شما حق دارید زمانی را تنها بگذرانید تا بتوانید خود را بازیابی کنید اما اگر ارتباط خود را به طور کامل با اطرافیان و دنیا قطع کنید، در احساسات خود غرق می شوید و ممکن است به افسردگی مبتلا شوید.

با افراد حامی و دوستان نزدیکتان در تماس باشید.
با دوستان و آشنایانی که می دانید برای شما اهمیت قائل هستند و می خواهند به شما در این مسیر کمک کنند و حامیتان باشد در تماس باشید. حتی می توانید در گروه هایی که تجربیات مشابه شما دارند شرکت کنید. از افرادی که انتقادی، قضاوت کننده هستند یا می خواهند نصیحت کنند دوری کنید، شما حق دارید غم و اندوه خود را ابراز کنید، همچنین حق دارید که این گونه افراد را در غم خود شریک نکنید.
به خودتان و بدنتان احترام بگذارید.
سوگواری فرایندی احساسی و فیزیکی است. شما از طریق عاطفه، وجود فیزیکی و روحی خود زندگی و احساسات را تجربه می کنید، پس احساسات شما می تواند بر سلامت جسمی شما تاثیرگذار باشد.
فرایند سوگ به اندازه کافی برای سلامتی روحی و جسمی شما اثرات منفی دارد، پس لازم است که از مراقبت خود غافل نشوید، سعی کنید خواب کافی داشته باشید، به موقع و منظم غذا بخورید و اگر برایتان مقدور است ورزش کنید. درست است که شما فرد مهمی را از دست داده اید اما باید به بدن خود و آن چیزی که نیاز دارد احترام بگذارید و با خود همان طور رفتار کنید که با دوست خوبتان رفتار می کنید.
در انجام کارها به خودتان سخت نگیرید.
گاهی لازم است کاری را فورا انجام دهید، پس باید این کار را بکنید ولی در غیر این صورت خود را مجبور به انجام کار یا گرفتن تصمیم های مهم نکنید. اگر لازم است تصمیمی بگیرید، به خود اجازه دهید تا آمادگی لازم را پیدا کنید، در عین حال به دیگران این اجازه را ندهید تا به جای شما تصمیم بگیرند.
خاطرات خود را جشن بگیرید
روزهایی از سال هستند که برای شما و همسرتان خاص بوده اند و برایتان بسیار ارزشمند هستند، این روزهای خاص می تواند احساس دلتنگی شما را شدیدتر کند. شما می توانید این روزهای خاص را کنار عزیزانتان بگذارنید و اگر تمایل دارید خاطرات خود را با آن ها به اشتراک بگذارید.
درست است الان همسرتان در این روزها در کنار شما نیست، اما شما می توانید به زندگی مشترک خود و همسرتان احترام بگذارید و جشن گرفتن و گرامی داشتن خاطرات با هم بودنتان، جایگاه ویژه ای در قلب شما داشته باشد.
6 راه برای اینکه پدربزرگ و مادربزرگ نمونه باشید
ساخت خانواده ناتنی موفق
5 مرحله سوگ همسر که همه تجربه می کنند:
پنج مرحله غم و اندوه پس از مرگ همسر عبارتند از:
- انکار
- خشم
- چانه زنی
- افسردگی
- پذیرش
تمام افراد این پنج مرحله را تجربه نخواهند کرد و ممکن است شما به این ترتیب آن ها را طی نکنید. ولی برای اکثر افراد به این ترتیب رخ می دهد.
انجمن روانشناسی سلامت آمریکا
غم و اندوه برای هر فرد متفاوت است، بنابراین ممکن است در مرحله چانه زنی با از دست دادن کنار بیایید و بعد خود را در خشم یا انکار ببینید. ممکن است ماه ها در یکی از این پنج مرحله بمانید، اما مراحل دیگر را به طور کامل نادیده بگیرید.
مرحله 1: انکار
غم و اندوه یک احساس طاقت فرسا می باشد. پاسخ دادن به احساسات شدید و اغلب ناگهانی با تظاهر به عدم وقوع از دست دادن یا تغییر، غیرعادی نیست. انکار آن به شما فرصت می دهد تا به تدریج خود را با شرایط پیش آمده تطبیق داده و شروع به پردازش آن کنید. این یک مکانیسم دفاعی رایج است و به شما کمک میکند تا آسیب کم تری ببینید.
با این حال، همانطور که از مرحله انکار خارج می شوید، احساساتی که پنهان کرده اید شروع به افزایش می کنند. با اندوه زیادی که انکار کرده اید مواجه خواهید شد. این نیز بخشی از سفر غم و اندوه است، اما می تواند دشوار باشد.
نمونه هایی از مرحله انکار
- جدایی یا طلاق: «او فقط ناراحت هستند. فردا تمام می شود.»
- از دست دادن شغل: «آن ها اشتباه کردند. فردا زنگ می زنند و می گویند که به من نیاز دارند.»
- مرگ یکی از عزیزان: «او نرفته است. او باز می گردد.»
- تشخیص بیماری شدید: «این برای من اتفاق نمی افتد. نتایج اشتباه است.»
مرحله 2: عصبانیت
در جایی که انکار مکانیسم مقابله در نظر گرفته شود، خشم اثر پنهانی دارد. خشم بسیاری از احساسات و دردهایی را که حمل می کنید پنهان می کند. این عصبانیت ممکن است به سمت افراد دیگری مانند فردی که مرده، همسر سابق یا رئیس قدیمی شما هدایت شود. حتی ممکن است خشم خود را به سمت اجسام بی جان نشانه بگیرید.
در حالی که مغز منطقی شما می داند که هدف اصلی شما بروز خشم نیست، احساسات شما در آن لحظه آنقدر شدید هستند که نمی توانید آن را احساس کنید.
خشم ممکن است خود را در احساساتی مانند تلخی یا رنجش مخفی کند، ممکن است خشم یا عصبانیت واضح نباشد. همه این مرحله را تجربه نخواهند کرد و ممکن است در برخی مراحل بمانند. اما با فروکش کردن خشم، ممکن است به طور منطقی تر در مورد آنچه در حال رخ دادن است فکر کنید و احساسات غیر منطقی خو را کنار زنید.
نمونه هایی از مرحله خشم
- جدایی یا طلاق: «از او متنفرم! او از ترک من پشیمان خواهد شد!»
- از دست دادن شغل: «او رئیس های وحشتناکی است. امیدوارم شکست بخورد.»
- مرگ یکی از عزیزان: “اگر او بیشتر از خودش مراقبت می کرد، این اتفاق نمی افتاد.”
- تشخیص بیماری شدید: «خدا کجاست؟!»

مرحله 3: چانه زنی
در طول اندوه، ممکن است احساس آسیب پذیری و درماندگی کنید. در آن لحظات غیرعادی نیست که به دنبال راه هایی برای بازیابی کنترل باشید. در مرحله چانه زنی غم و اندوه، ممکن است متوجه شوید که بسیاری از جملات “چه می شود اگر” و “اگر فقط” ایجاد می کنید.
همچنین غیرمعمول نیست که افراد مذهبی در ازای شفا یا رهایی از غم و اندوه، با خدا یا قدرتی بالاتر معامله یا قولی انجام دهند. چانه زنی خط دفاعی در برابر احساسات غم و اندوه است. این کار به شما کمک می کند تا غم، سردرگمی یا آسیب را به تعویق بیندازید.
نمونه هایی از مرحله چانه زنی
- جدایی یا طلاق: “اگر فقط زمان بیشتری را با او می گذراندم، او می ماند.”
- از دست دادن شغل: «اگر آخر هفتهها بیشتر کار میکردم، میدانستند که چقدر ارزشمند هستم.»
- مرگ یکی از عزیزان: “اگر آن شب با او تماس می گرفتم، او نمی رفت.”
- تشخیص بیماری شدید: “اگر زودتر به پزشک مراجعه کرده بودیم، می توانستیم این بیماری را متوقف کنیم.”
مرحله 4: افسردگی
در حالی که عصبانیت و چانه زنی می تواند بسیار “شدید” باشد، افسردگی ممکن است مانند مرحله “آرام” غم باشد.
در مراحل اولیه از دست دادن، ممکن است از احساسات فرار کنید و سعی کنید یک قدم جلوتر از آن ها بمانید. با این حال، در این مرحله، ممکن است بتوانید آن ها را به شیوه ای سالم تر در آغوش بگیرید و با آن ها کار کنید. شما همچنین ممکن است تصمیم بگیرید که خود را از دیگران جدا کنید تا به طور کامل با مشکل کنار بیایید.
مانند سایر مراحل غم و اندوه، افسردگی نیز می تواند دشوار، سخت و طاقت فرسا باشد. در طول دوره افسردگی ممکن است احساس سنگینی و گیجی داشته باشید.
افسردگی نقطه فرود اجتناب ناپذیر در هر باختی می باشد. با این حال، اگر احساس میکنید در این مرحله گیر کردهاید یا نمیتوانید از این مرحله غم عبور کنید، با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. درمانگر می تواند به شما کمک کند تا با این دوره مقابله کنید.
نمونه هایی از مرحله افسردگی
- جدایی یا طلاق: “چرا اصلاً ادامه دهیم؟”
- از دست دادن شغل: “من نمی دانم چگونه از این مرحله عبور کنم.”
- مرگ یکی از عزیزان: “من بدون او چه هستم؟”
- تشخیص بیماری شدید: “زندگی من به این پایان وحشتناک می رسد.”
مرحله 5: پذیرش
پذیرش لزوماً مرحله شادی یا نشاطآور نیست. این بدان معنا نیست که شما از غم یا از دست دادن گذشته اید. با این حال، این بدان معناست که شما آن را پذیرفته اید و متوجه شده اید که در زندگی شما چه معنایی دارد.
ممکن است در این مرحله احساس بسیار متفاوتی داشته باشید. این کاملاً قابل انتظار است. شما یک تغییر اساسی در زندگی خود داشته اید، و این امر احساس شما را نسبت به خیلی چیزها تغییر می دهد. به پذیرش به عنوان راهی نگاه کنید تا ببینید که ممکن است روزهای خوب بیشتر از بد باشد.
نمونه هایی از مرحله پذیرش
- جدایی یا طلاق: “در نهایت، این یک انتخاب خوب برای من بود.”
- از دست دادن شغل: “از اینجا می توانم راهی به جلو پیدا کنم و می توانم مسیر جدیدی را شروع کنم.”
- مرگ یکی از عزیزان: “خیلی خوشحالم که سال های فوق العاده زیادی را با او سپری کردم و او همیشه در خاطرات من خواهد ماند.”
- تشخیص بیماری شدید: “من این فرصت را دارم که مطمئن شوم که در این هفته ها و ماه های آخر به آنچه می خواهم خواهم رسید.”
7 مرحله غم و اندوه
هفت مرحله غم و اندوه، مدل دیگری برای توضیح تجربیات پیچیده پس از سوگ می باشد. این هفت مرحله عبارتند از:
- شوک و انکار. این حالت شامل ناباوری و احساس بی حسی است.
- درد و احساس گناه. ممکن است احساس کنید که این از دست دادن غیرقابل تحمل است و به دلیل احساسات و نیازهای خود زندگی دیگران را سخت تر کنید.
- عصبانیت و چانه زنی. شما ممکن است به خدا یا قدرتی بالاتر بگویید که هر کاری که آن ها بخواهند انجام خواهید داد، اگر شما را از این احساسات رهایی بخشند.
- افسردگی. این ممکن است دوره ای از انزوا و تنهایی باشد که در طی آن احساسی که دارید را پردازش می کنید.
- چرخش به سمت بالا. در این مرحله، مراحل غم و اندوه مانند عصبانیت و درد از بین رفته است و شما در حالت آرام و آسوده تری قرار می گیرید.
- بازسازی و کار از طریق. می توانید شروع کنید به جمع کردن تکه هایی از زندگی خود و رو به جلو ادامه دهید.
- پذیرش و امید. پذیرش تدریجی روش جدید زندگی و احساس امید در آینده است.
به عنوان مثال، این ممکن است مراحل جدایی یا طلاق باشد:
- شوک و انکار: “او مطلقاً این کار را با من انجام نمی دهد. او متوجه می شود که اشتباه می کند و فردا به اینجا باز می گردد.»
- درد و احساس گناه: «چطور توانست این کار را با من انجام دهد؟ او چقدر خودخواه است؟ چگونه این را به هم ریختم؟»
- عصبانیت و چانه زنی: «اگر او به من فرصت دیگری بدهد، همسر بهتری خواهم بود. به او محبت خواهم کرد و هر آنچه را که بخواهد به او خواهم داد.»
- افسردگی: «من هرگز رابطه دیگری نخواهم داشت. من محکوم به شکست همه هستم.»
- چرخش رو به بالا: “پایان این رابطه سخت بود، اما ممکن است جایی در آینده وجود داشته باشد که بتوانم خودم را در یک رابطه دیگر ببینم.”
- بازسازی و کار کردن: “من باید این رابطه را ارزیابی کنم و از اشتباهاتم درس بگیرم.”
- پذیرش و امید: «من چیزهای زیادی برای ارائه به شخص دیگری دارم. من فقط باید آن ها را ملاقات کنم.”